داستان کوتاه - مورچه

بین مطالب وب سایت جستجو کنید


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
اکبر شفیع زاده
15:8
17 دی 1391

روزی حضرت سلیمان (ع ) در کنار دریا نشسته بود ، نگاهش به مورچه ای افتاد که دانه گندمی را باخود به طرف دریا حمل می کرد .سلیمان (ع) همچنان به او نگاه می کرد که دید او نزدیک آب رسید...

در همان لحظه قورباغه ای سرش را از آب دریا بیرون آورد و دهانش را گشود ، مورچه به داخل دهان او وارد شد ، و قورباغه به درون آب رفت.
سلیمان مدتی در این مورد به فکر فرو رفت و شگفت زده فکر می کرد ، ناگاه دید آن قورباغه سرش را از آب بیرون آورد و دهانش را گشود ، آن مورچه آز دهان او بیرون آمد، ولی دانه ی گندم را همراه خود نداشت .
سلیمان(ع) آن مورچه را طلبید و سرگذشت او را پرسید.
مورچه گفت : " ای پیامبر خدا در قعر این دریا سنگی تو خالی وجود دارد و کرمی در درون آن زندگی می کند . خداوند آن را در آنجا آفرید او نمی تواند از آنجا خارج شود و من روزی او را حمل می کنم . خداوند این قورباغه را مامور کرده مرا درون آب دریا به سوی آن کرم حمل کرده و ببرد .
این قورباغه مرا به کنار سوراخی که در آن سنگ است می برد و دهانش را به درگاه آن سوراخ می گذارد من از دهان او بیرون آمده و خود را به آن کرم می رسانم و دانه گندم را نزد او می گذارم و سپس باز می گردم وبه دهان همان قورباغه که در انتظار من است وارد می شود او در میان آب شناوری کرده مرا به بیرون آب دریا می آورد و دهانش را باز می کند ومن از دهان او خارج میشوم ."
سلیمان به مورچه گفت : (( وقتی که دانه گندم را برای آن کرم میبری آیا سخنی از او شنیده ای ؟ ))
مورچه گفت آری او می گوید :
ای خدایی که رزق و روزی مرا درون این سنگ در قعر این دریا فراموش نمی کنی رحمتت را نسبت به بندگان با ایمانت فراموش نکن.



تعداد بازدید از این مطلب: 2081
بازدید : 2081

می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:









دوستان عزیز کدام گزینه را می پسندید؟

براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



با سلام به شما دوستان عزیز. شما میتوانید با دانلود بازی های کامپیوتر و بازی کردن تعدادی بازی آنلاین ساعت های زیادی مشغول بازی کردن شوید شما می توانید با نظرات خود هر بازی را که می خواهید در نظرتان بنویسید و ما خیلی سریع آن بازی را در اختیارتان قرار می دهیم در واقع ما یکی از بزرگترین وبلاگ هستیم هیچ وبلاگی تا الان نتوانسته است مانند این وبلاگ 732 نظر و تعدادی نظر خصوصی با فقط 215 مطلب جمع آوری کرده است فقط میخواستم بگم که در قسمت نظرات از طریق فرم بنویس که میخوای نویسنده بشی من تو را انتخاب میکنم مانند برادرم علی شفیع زاده که نویسنده دوم است و اختیار تمام وبلاگ را دارد هر کس با مقدار مهارتش میتواند بخشی را به دست بگیرد با تشکر مدیر وبلاگ akbardownload
تمام حقوق اين وب سايت متعلق به مي باشد | طراحی قالب : تم ديزاينر